تولد گل پسری
روز تولد گل پسرم هوا سرد و زمستونی بود و من پر از انتظار و اضطراب .رادین هم تو همون بیمارستانی متولد شد که هشت سال پیش دختر قشنگم مبینا توی اون به دنیا اومده بود.ساعت هشت صبح .گرچه من تقریبا سه ساعت و نیم بعد پسر نازم رو دیدم..تپلی و حسابی سرخ ودر عین حال بانمک و تودل برو ...
نویسنده :
مامان
13:21