تولدانه 2
مدتها بود که مبینا اصرار داشت براش یه تولد خونه مامان بزرگ شیرین بگیریم مخصوصا از وقتی که فیلمای تولد علی رو دیده بود اشتیاقش بیشتر شده بود و من هم بهش قول داده بودم که بیست و دوم بهمن که رفتیم خونه مامان بزرگ براش یه تولد اونجا بگیرم اما این دفعه که رفتیم سیرجان به دلیل یه سری اتفاقایی که پیش اومده بود خیلی دل و دماغش رو نداشتیم ولی خاله های مهربون لطف کردن و خودشون همه زحمتها رو کشیدن و برای بچه ها یه تولد خودمونی گرفتن که حسابی خوشحالشون کرد......
شیرین کاریای رادین جوجو هم شادی ا ین جشن کوچولو رو دو چندان کرده بود.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی