اولین شب یلدا
اولین شب یلدایی که تو کوچولوی نازم تو جمع ما بودی... و مثل همیشه با اون شیرینکاریای با مزت صورتای هممون رو خندون و شاد کرده بودی....
و اجی مبینای مهربون که طبق معمول اصرار داشت این شب با یه مراسم خاص برگزار بشه و دختر خوشکلم خیلی از کاراشم خودش کرد مثل کمک تو پختن کیک که خب گرچه یه خورده عجله ای شد و زیاد خوشگل نشد ولی مزش عالی بود و تقریبا تنها چیزی بود که تو هم حسابی ازش خوردی و خیلی هم دوست داشتی .
و همینطور چیدن میوه و میز ,اولین چیزی هم که مبینا گذاشت دیوان حافظ بود..
ایشالله صد تا از این شب یلداها رو با شادی و سلامتی پشت سر بذاری گل نازم .....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی